به بیان ساده، ترکیب بندی در عکاسی به نحوه چینش عناصر یک عکس میگویند. این ترکیببندی را میتوان به کمک عناصر بسیار زیاد یا محدود انجام داد. یک عکاس خوب با آشنایی با انواع عکاسی و عناصر یک عکس میتواند دانش خود را در خلق یک تصویر با جنبههای زیباییشناسانه بکار بگیرد. به بیان بهتر، ترکیببندی، نحوه داستانسرایی عکاس را در قاب یک عکس بیان میکند. اهمیت ترکیب بندی در عکاسی زمانی بیشتر میشود که یک دیجیتال مارکتر باشید و بخواهید به کمک بازاریابی رسانههای اجتماعی، محصولات خود را به فروش برسانید. از اینرو، آشنایی با ترکیب بندی در عکاسی تبلیغاتی نیز اهمیت پیدا میکند.
همانطور که در ابتدای متن به آن اشاره شد، هیچ قانونی در ترکیببندی وجود ندارد. با این وجود، با استفاده از برخی قواعد پذیرفته شده در عکاسی میتوان عکس نهایی را بهبود بخشید. این قوانین سبب میشود که عکسهایی با کشش و توازن طبیعی تهیه کنید که توجه مخاطب را به منظره مورد نظر شما جلب میکند. البته این نکته را در نظر داشته باشید که نیازی به حفظ کردن این قوانین نیست بلکه کافی است به کمک هریک از آنها، تعدادی عکس تهیه کنید تا به مرور بر این قوانین مسلط شوید. در ادامه، قوانین ترکیب بندی در عکاسی را با مثالهایی تصویری بیان میکنیم.
فرض کنید که عکس شما از طریق ۲ خط افقی و ۲ خط عمودی به ۹ بخش تقسیم شده باشد. «قانون یکسوم» (Rule of Thirds) بیان میکند که سوژه اصلی در عکس خود را باید یا در راستای این خطوط یا در محل برخورد آنها قرار دهید. به عنوان مثال در تصویر زیر، سوژه عکس در راستای این خطوط قرار گرفته و توازن مناسبی را در عکس پدید آورده است.
ترکیببندی حلزونی یا استفاده از نسبت طلایی در ترکیببندی، از جمله مواردی است که یادگیری آن، برای عکاسان همواره با دشواریهایی همراه بوده است و از اینرو، در بیشتر موارد از شکل ساده شده آن یعنی همان قانون یکسوم استفاده میکنند. با تشکیل حلزونی و قراردادن سوژه اصلی در مرکز حلزونی میتوان به تصویر مناسبی دست پیدا کرد. همچنین، در صورت وجود سایر سوژهها نیز میتوان آنها را در امتداد حلزونی تشکیل شده قرار داد.
در قانون قبل دیدیم که قرار ندادن سوژه اصلی در مرکز، سبب خلق عکسهای بهتری میشود اما گاهی اوقات چنین کاری، فضایی خالی در طرف دیگر قاب عکس پدید میآورد و حس نامناسبی را ایجاد میکند. از اینرو با قراردادن سوژهای با اهمیت کمتر در طرف دیگر میتوان نوعی توازن در عکس ایجاد کرد و وزن بصری تصویر را بهبود داد. به طور مثال، در تصویر زیر، سوژه اصلی عکس ما در طرف راست قرار دارد که با اضافه شدن ساختمان سمت چپ، فضای خالی این عکس پر شده است.
زمانی که به یک عکس نگاه میکنیم، چشمان ما به طور ناخودآگاه خطوطی را در عکس دنبال میکنند. اگر در ترکیببندی خود، این خطوط را به شکلی مناسب درون قاب تصویر جای دهیم، به خوبی نوع نگاه به عکس را تغییر خواهیم داد تا نگاه بیننده از سوژه به بخشهای دیگر عکس هدایت شود. انواع مختلفی از خطوط همچون خطوط قطری وجود دارند که میتوان از آنها در تصویر استفاده کرد.
با کمی دقت خواهیم دید که هر روزه بوسیله الگوهای مختلف طبیعی و ساختگی، احاطه شدهایم. از این الگوها میتوان برای خلق تصاویر خیره کننده بهره برد. البته راه دیگر استفاده از این الگوها این است که این الگو یا تقارن در جایی از عکس شکسته شود تا با این کار، کششی در عکس پدید بیاید. به طور مثال در تصویر زیر، تقارن موجود در عکس توسط سطل زباله گوشه تصویر شکسته شده است.
پیش از گرفتن عکس، زمانی را صرف محل عکاسی کنید. «نقطه دید» (View Point) ما تاثیر زیادی بر ترکیببندی عکس دارد و بنابراین، در انتقال پیام عکس بسیار تاثیرگذار است. به بیان ساده، به جای اینکه عکسی را در ارتفاع برابر با چشمان خود بگیرید، عکسهایی را در ارتفاعی بالاتر یا پایینتر، در گوشه یا از دور تهیه و تاثیر آنرا بررسی کنید. به طور مثال، در تصویر زیر، عکس از زاویهای غیر معمول سبب بوجود آمدن تصویری مناسب و به نوعی انتزاعی شده است.
از جمله نکات مهم برای ترکیب بندی در عکاسی باید به پسزمینه عکس اشاره کرد. موارد بسیاری پیش آمده است که عکسی را تهیه کرده باشید اما به دلیل شلوغ بودن پسزمینه، عکس تاثیرگذاری بدست نیامده باشد. در حقیقت، چشم انسان در تشخیص و جداسازی عناصر مختلف یک صحنه، بسیار خوب عمل میکند اما دوربین عکاسی، پسزمینه و پیشزمینه عکس را به همان صورتی که هستند، نمایش میدهد.
به همین جهت، عکسهایی که تهیه میکنیم با آنچه که چشم ما نشان میدهد، تفاوتهایی خواهد داشت. راههای مختلفی برای حذف یا یکپاچهسازی پسزمینه وجود دارند که از جمله آنها میتوان به استفاده از دیافراگم باز در عکاسی اشاره کرد. همچنین با دقت در تصویر زیر میبینید که به کمک پسزمینه یکپارچه با رنگ مشکی، سوژه اصلی به خوبی نمایان و چشمان بیننده نیز به سوژه معطوف میشود. البته افرادی که با نورپردازی در آتلیه آشنایی دارند به خوبی میتوانند پسزمینهای مناسب برای عکس ایجاد کنند.
از آنجایی که عکاسی، فضایی دو بعدی دارد، ترکیببندی خود را باید به گونهای انتخاب کنیم که حس عمق را در صحنه اصلی نشان دهد. برای اینکار میتوانید سوژههایی را در پیشزمینه، میانه و پسزمینه عکس جای دهید. روش دیگر این است که بخشی از یک سوژه را به کمک سوژهای دیگر بپوشانید. چشم انسان به طور طبیعی این لایهها را از یکدیگر تشخیص میدهد و با جدا کردن آنها در ذهن خود، عکسی با عمق بیشتر را تشکیل خواهد داد.
با وجود دوربینهای دیجیتال، دیگر نباید نگران هزینه و محدودیت فیلمهای عکاسی باشیم و بنابراین، میتوان ترکیببندیهای متفاوتی را آزمایش و عکسهای نامناسب را حذف کنیم. به بیان دیگر، تا زمانی که ایدههای خود را به کار نگرفته باشید، نمیتوانید کارایی آنها را بسنجید.
پیشتر با برخی از قوانین و تکینکها از جمله قانون یکسوم آشنا شدیم. در ادامه قصد داریم تا با برخی از بهترین تکنیکهای ترکیب بندی در عکاسی آشنا شویم تا با بکارگیری آنها، عکسهایی مناسب برای مخاطب تهیه کنیم.
قانون یکسوم از جمله قوانین مهم و البته قدیمی در ترکیببندی به شمار میآید. با این وجود، قرار دادن سوژه در مرکز نیز روش بسیار خوبی برای ارائه تصویری مناسب است. در موارد زیر میتوان سوژه را در مرکز قرار داد:
مثلثها تاثیر بصری مناسبی بر روی عکس خواهند داشت و برای بکارگیری آنها تنها کافی است سه نقطه را در قاب عکس پیدا کنید که بتوانند شکلی مناسب از یک مثلث را تشکیل دهند. ذهن بیننده به طور خودکار این نقاط را به یکدیگر متصل و مثلث را پیدا میکند.
برای جلبتوجه بیننده به بخش خاصی از تصویر میتوان از روش قاب در قاب استفاده کرد. به طور مثال در تصویر زیر میبینید که از یک قاب دیگر برای ارائه تصویر مناسب استفاده شده است. این قابها میتوانند مانند کوهها یا شاخههای درختان، طبیعی یا همانند درب اتاقها، ساختگی باشند.
خطوط قطری در عکس، حسی از قدرت و حرکت را نشان میدهند. این خطوط قطری میتوانند کل یک قاب را شامل شوند یا اینکه تنها بخشی از یک عکس را تشکیل دهند. گاهی اوقات بهترین زمان استفاده از خطوط قطری، وجود تضاد مشخصی بین دو ناحیه از قاب است.
خطوط منحنی در یک عکس، تصویری طبیعی ارائه میکند که در عکاسی از منظره، عکاسی هوایی و شهری مناسب است. نمونهای از این خطوط را در تصویر زیر مشاهده میکنید. بهرهگیری از منحنیها، حسی از آرامش را به بیننده منتقل میکند.
برای تاکید بیشتر در پیشزمینه میتوانید از خط افق در بالای قاب کمک بگیرید. علاوه بر این، برای نشان دادن فاصله و جذب مخاطب به تصویر به شکلی که گویی به منطقه وسیعی چشم دوخته باشد باید از خط افق استفاده کرد.
علاوه بر این، برای تاکید بیشتر آسمان در تصویر، از خط افق در پایین قاب بهره بگیرید. ترکیب این خطوط با خطوط قانون یکسوم میتوانند تصویر مناسبی را به بیننده ارائه دهند.
اگر یک شخص یا شئ را به هنگام عکاسی، در کنار سوژههای بزرگ یا مناظر طبیعی قرار دهید، اندازه سوژه اصلی عکس به شکل بهتری نمایان خواهد شد.
عکسهایی که به صورت متقارن ترکیببندی شده باشند را میتوان بمنظور راهنمایی بیننده به نقطه مشخص نیز استفاده کرد. به هنگام بهرهگیری از ترکیببندی متقارن در عکاسی به این نکته توجه داشته باشید که نقطهای را در انتهای تصویر (در بالای قاب) در نظر بگیرید تا کارکرد مناسبتری برای ترکیب بندی در عکاسی داشته باشید. البته بهتر است تا الگوی تقارن در دو طرف به نحوی شکسته شود تا عکس بهتری تهیه کنید.
تکنیکهایی که تا اینجا گفته شد را میتوان در انواع مختلف عکاسی بکار برد. با این وجود، در ادامه، نکاتی را برای ترکیب بندی در عکاسی پرتره بیان میکنیم تا در این روش نیز تکنیکهای مختلفی را یاد گرفته باشید.
قانون یکسوم را در ابتدای متن یاد گرفتیم. از این قانون میتوان برای ترکیببندی مناسب در عکاسی پرتره استفاده کرد.
در تصویر زیر، علاوه بر استفاده از قانون یکسوم، فضای خالی مناسبی نیز در بالای سر سوژه قرار داده شده است تا حس مناسبی به بیننده منتقل شود که با حذف این فضا، تصویر ارائه شده به بیننده، ترکیببندی مناسبی نخواهد داشت. البته نیازی نیست که همواره از این قانون پیروی کنید بلکه شکستن این قانونها نیز میتواند جنبههای جدیدی به عکسهای شما اضافه کند.
نکته دیگری که باید در تصویر بالا به آن توجه کنید، فضای مناسب برای نمایش شانهها است. به بیان ساده، باید مکان قرار گرفتن چهره را به خوبی نشان داد که این مکان، شانههای شخص است. همچنین، به یاد داشته باشید که فضای خالی مناسبی را نیز در خط دید سوژه قرار دهید. به طور مثال، در تصویر زیر نشان داده شده است که اگر فضای خالی را در پشت سر سوژه و خط دید او قرار دهیم، تصویر مناسبی بدست نمیآید.
برای کسانی که روشهای مختلف دیجیتال مارکتینگ را بهویژه در صنعت رستورانداری و هتلداری بررسی میکنند، آشنایی با نحوه عکاسی از غذاها و ترکیب بندی در عکاسی از غذا، اهمیت ویژهای پیدا میکند. به همین دلیل در ادامه، برخی از نکات را در رابطه با عکاسی از غذا بیان میکنیم.
در تصویر زیر میبینید که خطی قطری از پایین و چپ تا بالا و راست ادامه پیدا کرده است. لزومی ندارد که از سوژههای خود را کامل روی خطوط قرار دهید چراکه در نهایت، تصویری مصنوعی بدست میآید.
در این عکس، خطهای موجود در تخته چوبی با خط قطری و تقاطع آن به گونهای تنظیم شده است که این خطها با یکدیگر در یک راستا قرار داشته باشند. با این کار میتوان شکل تعریف شدهای برای لبههای قاب عکس تعریف کرد. ملاقه بزرگ چوبی هم در راستای خط اصلی قرار گرفته است تا دینامیک قاب را از پایین به سمت بالا نشان دهد.
استفاده از فضایی که خالی از سوژهای مختلف باشد، روش دیگری برای ترکیب بندی در عکاسی از غذا به شمار میآید. اگر هوشمندانه از این «فضای خالی» (Negative Space) استفاده کنید، چشم بیننده را مستقیم به سمت سوژه هدایت میکنید. این کار، هارمونی مناسبی را بین سوژههای مختلف عکس ایجاد میکند و حسی از سادگی و نظم و ترتیب را القا میکند.